پری ها ، دلنوشته های یک دختر
دلنوشته هایی برای زنان و دختران ، اشعار عاشقانه و مطالبی برای دختران 
نويسندگان

داشتم به این فکر میکردم که توی این مدتی که مطلب ننوشتم چه کارهایی انجام دادم که قابل

تامل باشه و به بشه در موردش حرف زد و نوشت . راستش غیر از سریال دیدن کار خاصی نکردم .

اونم به خاطر اینکه ذهنم درگیر باشه و زیاد فکر نکنم . رفتم سراغ فیلم دیدن. حتی کتاب خوندن

نتونست ذهن اشفته ام و سامان بده تنها چیزی که تونست کمکم کنه همین کار بود. خلاصه که

توو این مدت  لیست بلند بالا از سریالهایی که دیدم نوشتم.

  بدی من در مورد سریال و کتاب اینه که تا تمومش نکنم اروم نمی گیگیرم. یه تایمی تا صبح بیدار

می موندم تا کتابی که دست گرفتم و تموم کنم البته الان هم با همین فرمون پیش می رم

تا جایی که صدای مادرم در میاد که به اون چشمات رحم کن و یک استراحتی بهشون بده .

یه بار وقتی به خودم اومدم افتاب طلوع کرده بود و باید می رفتم سرکار . گفتم یا خدا سرکار

همه اش چورت می زنم، ولی خوشبختانه چون به این بی خوابی ها عادت دارم سرکار اذیت

نشدم. اون بچه رو که کلا فراموش کردم . نمی دونم کجا سرش گرمه. اصلا نکنه رفته مهمونی

و همونجا مونده چون پیش من حوصله اش سر می رفت.  باز مهمونی بهش خوش می گذره و

مجبور نیست بشینه به من که به لب تاپم زل زدم و نگاه کنه. حالا هر وقت سر حال اومدم می رم

پیداش می کنم . پیش خودم فکر کردم جایی نرفتم که این بچه اونجا جا مونده باشه بعد گفتم

لابد خودش پا شده رفته . اما چه طوری رفته ؟ اگه گم شده باشه چی . اونوقت من بدون اون

چه کار کنم . اما نه اون بلا گرفته تر از این حرفهاس که گم بشه فعلا نمی خوام نگرانش باشم . 

اصلا شایدم همین دور و برهاست خودشو قایم کرده . قایم شدن چیه من که باهاش قایم موشک

بازی نکردم که قایم شده باشه. نیم وجب بچه منو سرکار گذاشته که کجا غیب شده حالا ببین ها .

نوشتن این متن باعث شد یادش بیافتم حتما باهام قهر کرده چون فراموشش کردم.

حق داره بچه خیلی وقته سراغشو نگرفتم . برم خونه بگردم پیداش کنم. این بچه همیشه

اویزون من بود الان که بهش فکر میکنم برام جای تعجبه که چرا مدتیه نیست. برای فرار از

اشفتگی ذهن بچه رو هم فراموش کردم .

امروز موقع رفتن به خونه یه کم براش خوراکی میخرم شاید به هوای خوراکی خودشو نشون بده .

بچه جان ؟؟؟؟ کجایی ؟؟؟ بیا عزیز دلم . بیا برات خوراکی خریدم . یوهوووووو.

 

 

 


برچسب‌ها: کودک درون قایم موشک سریال کیدراما
[ یک شنبه 21 دی 1399 ] [ ] [ پری ها ]

سلام دختران زیبا 

امروز که داشتم از شرکت بر میگشتم خونه،  از کنار یه زمینی که چند تا درخت داشت، رد شدم .توی این فصل سال پر از علفهای سبز و لاله های قرمز و گلهای ریز زرد و قشنگی میشه، اونقدر زیبا که وقتی داری رد میشی ناخودآگاه سرت بر می گرده سمتش و حرکت باد و توی علفهایی که به شکل گندم هستن می تونی ببینی .حس می کنی انگار یه ادم نامرئی که دستهای بلندی داره  علفها رو  به چپ و راست حرکت می ده .

بین اون حجمه سبز روشن و براق که به اطراف موج میخورن گلهای زیبا از دور مثل نقطه های قرمز و زرد و سفید چشماتو نوازش میدن. لاله های قرمز با اون جثه های کوچیکشون بهت لبخند می زنند و تو رو به سمت خودشون صدا میکنن. 

وقتی کنار زمین می ایستی و محو تماشای طبیعت زیباش میشی گذر زمان و حس نمیکنی و  اون موقع است که بچه بازیگوشی میشی که توی این موجهای سبز می دوه ، جیغ می زنه و با دستاش سر علفها رو نوازش میکنه، دولا می شه و به گلها نگاه میکنه و باهاشون حرف می زنه . بعدش دراز میکشه و به آسمون آبی بالای سرش نگاه میکنه و از توی اون پهنه آبی بلند پرنده ها رو می بینه که براش دست تکون میدن و اون هم با خوشحالی دستشو به سمتشون می بره ، انگار میخواد بگیرتشون.

خیلی وقت بود اون بچه رو اینقدر خوشحال ندیده بودم . یهو انگار کسی زد به پشتم ، برگشتم . زمان رو دیدم که داشت می رفت ، گفت نمیخواهی بری خونه ؟ بهش گفتم اخه تو چرا اینقدر مردم آزاری داشتم کیف میکردم .گفت تو مگه کار نداری ؟ مگه نمیخواهی بری خرید ؟  اگه همینجوری اینجا بایستی دیرت می شه پس اون بچه رو صدا کن و با خودت ببرش و گرنه باید تا غروب دنبالش بدویی .

حتی به کودک درونم رحم نکرد و نگذاشت تا بازی بکنه مجبور شدم بچه رو صدا کنم و بهش قول بدم یه روز دیگه میارمش تا حسابی بازی کنه . بعد سوار ماشین شدیم و رفتیم خرید.

 


برچسب‌ها: کودک درون گل لاله درخت آسمان باد طبیعت
[ پنج شنبه 4 ارديبهشت 1399 ] [ ] [ پری ها ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد
.: Weblog Themes By موفقیت , انگیزه و علاقه در کسب درآمد :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ پری ها، ویژه دختران و زنان ایران زمین خوش آمدید
لینک های مفید
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 152
بازدید کل : 8042
تعداد مطالب : 116
تعداد نظرات : 43
تعداد آنلاین : 1